خنده گلی است که هیچگاه پژمرده نمیشود.
اغلب ،" پاک " از کوره درمی روم !...
درخت مهربان ، برای بازگشت پرنده پیربه آشیانه اش ، سرفرود آورد...
وقتی دردسرم کم میشود، سردرد میگیرم ..!
برای آنکه آسوده بخوابم چراغ عمرم را ، فوت کردم ...!
چشمانم ، برای مغزم جاسوسی می کند...!
درعصری هستیم که حقایق به افسانه بدل شده است ...
روزنه امیدم را، تارعنکبوت تنیده است ...!
زمین با ذخایَرش ، قوه اش را" شارژ " می کند...!
از: حمید شاد
اغلب ،" پاک " از کوره درمی روم !...
درخت مهربان ، برای بازگشت پرنده پیربه آشیانه اش ، سرفرود آورد...
وقتی دردسرم کم میشود، سردرد میگیرم ..!
برای آنکه آسوده بخوابم چراغ عمرم را ، فوت کردم ...!
چشمانم ، برای مغزم جاسوسی می کند...!
درعصری هستیم که حقایق به افسانه بدل شده است ...
روزنه امیدم را، تارعنکبوت تنیده است ...!
زمین با ذخایَرش ، قوه اش را" شارژ " می کند...!
از: حمید شاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر